شاید تا اخر شهریور بیشتر نباشم!

ساخت وبلاگ
فکر نمیکردم خودم که کلی توقع دارم بقیه درک کنن من مشکل دارم یادم بره بقیه ام مشکل دارناصلا ما چرا زندگی میکنیماصلا تا حالا از خودم تعریف زندگیو پرسیدم ؟زندگی چیهخوردنیهیا پوشیدنیشایدم یه مکانهلابد فکر کردی قراره به این زودی به سوالی که از خودم پرسیدم جواب بدم؟ولی یه سوال ساده تر بخوام بپرسم اینه که من برای چی زندگی میکنم به قول معروف ...برای پول؟رضایت خدا؟خانواده ؟ یا حتی خودمبرای شادی ...یا تحمل رنجبرای خندیدنیا گذروندن غم و پاک کردن اشکامما برای چی بدنیا میایمزندگی برا من و برای تو ...اره توچه مفهومی دارهمن میدونم همه مشکل دارن همه یه وقتایی حالشون بده یا شایدم مثل من اکثر مواقع ...همه یه روز برقای کل خونرو خاموش میکننهمه یه روز میشینن رو زمین و میگن به درکککاصلا به درک که کلی کار سرم ریختههمه یه روز قید همه ی مسئولیاتشونو میزنننه نهنه واسه اینکه به ارامش برسنواسه اینکه دیگه براشون مهم نیست چی میشهاون نقطه از زمانو اون لحظهکسی نمیدونه چقد میتونه عوامل وجود داشته باشه تا یه ادمو به بیخیالی مطلق برسونه و صرفا اون خواست خود شخص نبودهتا همه چیزو ول کنهمهم نیست چی بگین و بگن راجبم حتی اگه دیگه کاری جز خوردن خوابیدن نکنممهم منم که دیگه برام مهم نیستحتی اگه از پله ای که هستم سقوط کنم شاید تا اخر شهریور بیشتر نباشم!...ادامه مطلب
ما را در سایت شاید تا اخر شهریور بیشتر نباشم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niloufar2blogfa بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 24 آذر 1401 ساعت: 12:10

دوست دارم حرف بزنم ولی حرفم نمیاد... شاید تا اخر شهریور بیشتر نباشم!...
ما را در سایت شاید تا اخر شهریور بیشتر نباشم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niloufar2blogfa بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 24 آذر 1401 ساعت: 12:10

تکرار جملاتی مثلمن بی مصرفمهمه ی ما یه روزی میریمارزش نداشت انقدر بابتش ....کارو کنمو ‌...و ....و....بیا تکراری نشیم رفیق:)هر چند شاید خودمم هنوز فرایند بهتر شدنم کامل نشده باشه ولی همین که نصف روز به اهنگ who says سلنا گوش میدم و نصف دیگش و man2 خودش یه پیشرفته مثلا میتونستم جای اون who saysیه سری اهنگای دیگه از جمله من ۱ و من۳ هم گوش بدم...در هر صورت خواستم بگم زندگی سخته ولی من آدمی نیستم که مثل فیلم هندیا بگم(هه این خنده ها که میبینین همش یه دروغه من یه ادم بدبختم که شبا در تاریکی خودم غرق میشم)شاید... قسمت اخرش کمی درست باشه ولی اگر منطقی نگاه کنم به قضیه یه سری وقتا مثل پریروز که با فاطمه و بهاره از شدت خنده نفس کم اوردیم و نمیشه نادیده گرفتمن اونروز تا میانه ی زنگ ریاضی حالم خوب بود اواخرشم که دیگه نگم یه حس و حال قشنگ دیگه ای داشت ...مثل دیانا و انشرلی با یه عزیزی نشسته بودیم تو آلاچیق و دوتایی بلند گریه میکردیمخلاصه میخوام که بیوگرافیمو بردارم که مثلا مرموز بنظر برسم و کسی نفهمه کجای این دنیام و کیم شاید تا اخر شهریور بیشتر نباشم!...ادامه مطلب
ما را در سایت شاید تا اخر شهریور بیشتر نباشم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : niloufar2blogfa بازدید : 49 تاريخ : پنجشنبه 24 آذر 1401 ساعت: 12:10